۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

مچولک می کنیم



اینترنت خونمون قطع بود،اعتصاب کردیم و حوادث سه شنبه رو ننوشتیم


*حافظه ی عزیز

از در خونه داریم می ریم بیرون ،فرمانده (مادر) یک ظرف بادوم و مویز داده که سر کار مچولک کنیم  بلکه حواس پرتی مون درست بشه . ساعت نه صبحه و من تازه از در دارم می رم بیرون ! فقط"یک کارگر وظیفه نشناس" می تونه نه بره سر کار!امیر علی محبی اولین کسیه که تو سید خندان می بینمش!می گه علی آقا یه شعر ساختم به اسم  تو مشغول ریدنت بودی!دیوونس

*فیس "ب"

آقای "ب" می خواد عکس بذاره تو فیس بوکش!فیس بوک فقط اونو کم داره!یه شورن کات رو دسکتاپش داره که می خواد اونو آپلود کنه
بهش می گم نمی شه و ایشون هنوز اصرار دارن که می شه . می گه یکی از دوستاش یه سیستم پیشنهاد کرده،لیستش رو نگاه می کنم. سی دی رام سامسونگش می زنه تو ذوقم . 

*میان برنامه

خانومه: آقا ببخشید می خواسم برم تونت
ما: بفرمایین
خانومه: نه با موبایلم
ما :شما باید سرویس اینترنت موبایل  رو فعال کنید و بعد ازش  استفاده کنید
خانومه: مگه اینجا کافی نت نیست؟؟
دیالوگ بالا رو پانزده بار بخونید

*ما و کرم خاکی

امین آقا زود تر از همیشه اومده. یه خبر خوشحال کننده می ده!اگر چه خبرش واسه من حکم باختن یه شرط رو داره . بعد از مدتها امروز ناهار می خوریم . اینقدر غذاش زیاده که علاوه بر من ،امیر علی کرم خاکی رو هم سیر می کنه که هیچ،معده ی گاراژی صولتی رو هم پر می کنه . آهنگای دامبیلی می ذاریم،امیر علی کنترلش رو از دست می ده و موزون حرکت می کنه .حوالی پنج خانوم "شین" اومده بود کافی نت . می گفت خیابونا شلوغ بوده،ماشین گیرش نیومده و تصمیم گرفته به من سر بزنه .عصبی بودو  دنبال یه جا می گشت که بتونه سیگار بکشه . رفتیم دیدارو. اونجا می شد سیگار کشید. ئر مورد مشکلات این روزای من صحبت کردیم و نامزد خودش که تو فرانسه داره درس می خونه .حوصله ی محیط بسته و پر دود رو نداشتم . چشام بیرون بود . دوست پسر یکی از دوستام رو دیدم که با دوستش و دوتا خانوم داشتن میو مدن تو. . حوصله آشناها رو که اصلا  نداشتم  . سعی کردم خودم رو بزنم به ندیدن. برگشتم کافی نت. صولتی نون و خامه عسل گرفته بود. یکی از مشتریا موقع حساب کردن زیر گوش رفیقش گفت اینا چقدر می خورن!

*سرفه

یواش یواش سرفه  داره خسته ام می کنه.همشیره و همسرشون خونمون بودند. همشیره ناراحت بود.نیسان زده بود به ماشینش . در مود خیانت با یکی از دوستام پیامک بازی می کنم . آخر شب فیلم برادرز رو دیدم.زیرنویسش خیلی جالب بود. کلمه های بی ادبیش رو زیر نویس نمی کرد.



۴ نظر:

  1. خوبه باز نگفته اینا از بس میخورن گنده ن!

    پاسخحذف
  2. نیسان؟ از اون آبی گاویا؟ یا ماکسیما؟

    پاسخحذف
  3. هنوز خوووووووووووووووووووب نشدی؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
  4. khob hala oon khanoom ye eshtebahi karde to bayad soojash koni begi 15 bar bekhounin
    man khodam javooniyam valiasre roobepaeen va mistadam ba etemad be nafse kamel migoftam tajrish khob balad naboodaaaam khoube yekiam maro sooje kone shomaro chi ?:D

    پاسخحذف

حالا تو بگو