۱۳۸۸ دی ۱۵, سه‌شنبه

زندگی با طعم سفالکسین



*زمین دور کی می چرخه

بیدار شدم...باورم نمی شه باید برم سرکار.سرگیجه دارم می خوام بیفتم با خودم فکر می کنم که می رم سر کار،تو راه یه رانی و نوشابه ویتامین ث ،یه چایی با کیک مخصوص صولتی ،حتما حالم رو جا میاره...چهره ی حمید میاد جلو روم...با همون ته ریش مسخره اش...صدای خانوم "ن"...سرم گیج تر می ره.امروز نمی رم سر کار...یاد نوشابه ای می افتم که آلوده بود به ویروس های آقای صولتی و ما خوردیم..من انفولانزای گاراژی گرفتم. سفلاکسین رو می خورم و دراز می کشم

 *لعنت به تلفن

فکرای قروقاطی ذهنم رو ول نمی کنن. همیشه اینجور مواقع نباید تنها باشم و تنهام و وقتی نیاز به تنهایی دارم همه ممیان سراغم. با بدبختی خوابم می بره. آقای "ب" بیدارم می کنه. دنبال هاردی که پریروز داد به امین می گرده. نژادی زنگ می زنه و میخواد به زور منو ببره دکتر. ازش تشکر می کنم و باز زور می زنم بخوابم. فکرای احمقانه ولم می کنن و خوابم می بره .چشام گرم می شه و این بار با صدای زنگ عمو بیدار می شم.اونم می خواد بیاد و منو ببره دکتر. تشکر می کنم .زور می زنم فکر نکنم و بخوابم . این بار صدای پیامک بیدارم می کنه. پیامک وارده از اتحاد شیراز!شماره ی حسن عامری عوض شده!ای تو روح هرچی صولتی و گاراژ و حاج حسن عامریه. زور می زنم بخوابم امین آقا زنگ می زنه.باز هم زوور و این بار صولتی !به خودم فحش می دم که چرا سایلنت نمی کنم

*سوپ

اصولا هر وقت ما مریضیم هیشکی خونه نیست.همه پنج دقیقه یه بار زنگ می زنن و می گن سوپم روگازه. تصور جدا شدن از تخت سخت به نظر میاد. خسرو خان رو آوردم رو تخت.مودم دی اس ال رو بهش وصل کردم و رفتم فیس بوک بازی. سوپم رو گاز بود. پر بود از شلغم.یاد فروردین افتادم که چند شب پیش تر می گفت :شلغم درست کن تو کافی نت بفروش

*خونه خالی

تنها بودن تو خونه رو دوست دارم.چون می تونم راحت تر فکر کنم. ولی از اینکه مجبورم تلفن ها رو هم جواب بدم بیزارم. اصولا از حرف زدن با کسایی که باهام کار ندارن بدم میاد. همه شون سوالای چرت و پرت می پرسن و مجبوری که جواب بدی.یکی از همسایه ها اومده و می خواد واسش یه چیزی رو که مربوط به قراردادش با مستاجرش می شه رو امضا کنم. می گه امشب زود اومدی!خدا رو شکر که سبب شادی و تفریح اهالی محل هستیم

*رسانه ها


پیامک هایی میاد مبنی بر اینکه امشب گزینه ی آخر رو انتخاب کنیم تو نود. غزاله تو فرند فید زده بود اگه سوالش این بود که سکسی ترین بازیکن لیگ کیه و گزینه اخر عنایتی بود چی؟!از قدرت نمایی رسانه های شخصی لذت می برم.اینکه خانوم سین از یه شرکت تو ونک همون پیامکی رو می ده که دایی از شرکت نفت تو حوالی حرم مطهر ،خب جالبه.


۵ نظر:

  1. دیروز زده بودیم با چندتا از اقوام به سیمِ اخر فقط من حدود دیویست تا اس.ام.اس زدم که بزنن همه گزینه ی آخر دیگه اخریاش از خودم شماره اختراع میکردم توی این جماعتی که ما اس.ام.اس زدیم فقط سه نفر هی زرت و زورت میپرسین شما؟!؟ حالا حدس بزن اونا کیا میتونن باشن؟ راستی دیشب با 77% گزینه ی اخر اول شد یه چیزی بالغ بر 1.200.000 هزار اس.ام.اس . ما بیشماریم

    پاسخحذف
  2. من حاضر بودم گزینه ای که می گه عنایتی سکسی ترین بازیکنه لیگه رو بزنم ولی اون گزینه 3 مزخرفو نزنم.گزینه آخرو داشتی؟داکان کوبوندیم دیفال

    پاسخحذف
  3. انفلونزای گاراژی خیلی خوبه
    حداقل یه چیز خاصه

    پاسخحذف
  4. خب واقعا مرض داری که سایلنت نمی کنی؟؟
    می خوای منم زنگ بزنم که به زور ببرمت دکتر؟؟ :))

    پاسخحذف
  5. age yeroozi ye jayi ye vaghty aghaye solaty in blogeto bekhoune che shavadaaaa

    پاسخحذف

حالا تو بگو