۱۳۹۸ آذر ۹, شنبه

شبیه یک بازنده


خواننده مورد علاقه من بهترین سالهای عمرش رو
به خلق بدترین اثار گذروند و الان مطمئنا
پشیمون به نظر میرسه
مثل من که از بهترین روزهای گذشته ام 
خاطره ای ندارم که ازش به عنوان نقطه اوج زندگیم
یاد کنم . دوستی میگفت ما حتی تو دوران اوج مون هم تو اوج نبودیم
من به اندازه خواننده محبوبم احساس شکست میکنم
ظاهرا بازنده ها تو دنیا همدیگه رو راحت تر پیدا میکنند!


۱۳۹۸ آذر ۳, یکشنبه

پس از خفقان


میگفت هیچ وقت فکر نمیکردم یه روز دسترسی به اینترنت
غیر ممکن بشه .ولی شد . مثل خیابون ولیعصر که هیچ وقت فکر 
نمیکردم یک طرفه بشه!
زندگی همین فکر نمیکردیم و ولی شد هاست
مثل مرگ همه ی کسانی که ناباورانه از جمع ما رفتند
مثل کسی که به هوای ازادی از ایران رفت و حالا
پشت میله های زندان ازاد ترین کشور دنیاست
مثل همه اتفاقایی که منتظرشون نیستیم و
وحشیانه سوپرایزمون میکنن
همیشه باید برای نداشتن ،نبودن و ندیدن آماده بود


۱۳۹۸ آبان ۲۵, شنبه

پدر


یادم نمیاد هیچ وقت برای پدرم تو اینستاگرام پست گذاشته باشم
یا شعری در مدح و ستایشش نوشته باشم 
که پدر ستون خانواده است و خونه بی ستون ویرانه است
ولی ته قلب و فکرم بهتر از همه می دونم که نبودن پدر
نبودن خیلی چیزهاست
 این حرف تک تک سلولهای ادمیه که شب تا صبح
از دلشوره سلامت پدرش مرد و زنده شد !
خدایا همه بزرگیت رو شکر!

۱۳۹۸ آبان ۱۸, شنبه

هفت سال بعد


توی سالن جشن تولد دوستت نشستی و
لا به لای آهنگهای تو مخی و رقص  نورهای تو مخی تر
و بین ادم هایی که اولین باره می بینی شون
چشمت به یک ادم آشنا میفته که چند سال قبل باهاش تیک و تاک میکردی
هنوز جذابیت اون سالهاش رو داره و انگار نه انگار هفت سال از اون روزها گذشته
بیخیال میشی ولی تمام لحظات نگاهش رو حس میکنی که روی تو زوم کرده!
کمی بعد دوستات هم اضافه میشن و فضای کسل کننده تغییر برات تغییر میکنه
تنها چیزی که تغییر نمیکنه نگاه های مخفیانه طرفه!
وقتی متوجه میشه که از سمت تو کششی وجود نداره سعی میکنه که خودش رو
به ادم دیگه ای نزدیک کنه! پلن تکراری سو استفاده از حس حسادت
ولی بی فایدس! یه وقتایی حق با احمد ذوقیه! من اون سال دوستش داشتم!
یه وقتایی اونقدر بزرگ میشی که حتی لباسهای محبوب چند سال قبلت هم
برات کوچیک میشن

۱۳۹۸ آبان ۱۱, شنبه

جنون در میانسالی


متاسفانه ادم ها از یک سنی به بعد 
محافظه کار میشن 
می ترسن
هیچ شکستی آدم رو نسبت به قبل قوی تر نمی کنه
همیشه شکننده تر میکنه
بعد از هر باخت و هر شکست 
عصای دستت رو محکم تر به دست می گیری
و از سقوط بیشتر از قبل می ترسی
حالا یک نفر هست تو محافظه کارانه ترین حالت زندگیش 
دلش میخواد تو چشمای یک نفر نگاه کنه و بگه
اگر تو یک درصد علاقه ای که من بهت دارم 
فقط یک درصدش رو 
به کسی داشته باشی،اون ادم خوشبخت ترین آدم دنیا میشه!