۱۳۹۴ بهمن ۲۸, چهارشنبه

خداحافظ رفیق


قدیم تر ها همیشه فکر میکردم که وقتی  از یک نفر برای مدتهای طولانی خبری نیست جای نگرانی زیادی نباید وجود داشته باشه چرا که قطعا داره بهش خوش میگذره و حتما دراولین مصیبتی که براش پیش بیاد دوباره سر و کله اش پیدا خواهد شد . بعدها بواسطه  اینستاگراممیتونستم ببینم که به کی کجا و چه شکلی داره خوش میگذره که پیداش نیست !
اما این وسط ادمایی بودند که نه خبری ازشون بود و نه اینستاگرامی داشتند که تصویری از شادی ها و گاهی غم هاشون رو نشون ما بده.
علی یکی از همین دوست ها بود که مدتها ازش خبری نداشتیم و نه فیسبوک می اومد و نه اینستاگرام .خود ما هم خیلی با معرفت نبودیم فقط  گاهی از هم میپرسیدیم" از علی چه خبر ؟؟"
- نمی دونم .خبر ندارم .لابد داره پول پارو میکنه!!
تا همین چند روز پیش که از یکی از اقوامش شنیدیم به جرم جا به جایی مواد مخدر (اونم در حجم خیلی وسیع) در استانه اعدام قرار گرفته . ناراحتی ما بعد از شنیدن خبر خب طبیعی و منطقی بود . اونم در مورد کسی که تو آخرین دیدارمون سالم تر از اونی بود که بتونیم تصور کنیم روزی  به خاطر چنین جرمی برای همیشه ازمون جدا بشه .


با این حال دوست ندارم دوباره ببینمش . دلم میخواد اخرین تصویری که ازش تو ذهنم میمونه تصویر همون ادمی باشه که همیشه برای مسخره بازی و خندیدن الکی و خوردن چایی البالو تو آذرنوش آماده بود