اونی که مرتب می خونه و کامنت می ذاره و یکی دو روز که نمی نویسم شاکی می شه و حسابی پیگیره همیشه شرمنده مون می کنه
اونی که هر روز می خونه و می گه نمی دونم کامنت چی باید بذارم و مثل داداشم می مونه
اونی که می خونه و کامنت نمی ذاره و حواسم بهش هست!
اونی که می خوند و نمی دونم الانم می خونه و همیشه سر مشکلاتش با هم حرف می زنیم
اونی که وقتی کامنت می ذاره ، می فهمم نوشته ام ارزش خونده شدن رو داشته
اونی که ادرس اینجا تو فیوریت کامپیوترشه و صداش در نمیاد
اونی که می گه هر وقت نوشتی یه ندا بده
اونی که اسمشُ گذاشتم خواننده ی خاموش!
اونی که......!
همه اونایی که تا الان این اراجیف خوندن و واسه ی خوندنش وقت گذاشتند
با تمام وجود از همه تون در اولین روز از نیمه دوم ِ آخرین ماه سال تشکر می کنم
اینجا نویسی!برای من اتفاق خیلی خوبی بود و هنوزم فکر می کنم هست .
اتفاقی که پیش از این ،بیش از این دوست داشتمش
و حالا که به دلایل کاملا شخصی تصمیم گرفتم برای مدتی هیچ چیزی ننویسم
حس می کنم که باید با دلتنگی ِ اینجا هم -مثل بقیه ی دلتنگی ها- کنار بیام
یه وقتایی لازمه که سکوت کنی ،تا صدای دیگران رو بهتر بشنوی
حتی صداهایی که حرف هایی که باید و دوست داری رو نمی زنن
رسم بر این بوده که در ظاهر،همیشه سکوت حق رو دو دستی تقدیم صدا کرده
ولی قانون برابری که اسمش رو می ذارم عدالت،حق هیچ سکوتی رو به بلندی هیچ صدایی نداده و نخواهد داد