۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

من خشت می ذارم،خدا سیمان!



*روزای زوج،مال من
صبح امروز چشمام رو باز کردم و تو همون حالت خواب و بیداری و سگ اخلاقی ِ ناشی از نخوردن ِچای ِ ابتدای صبح با خودم یه تصمیم جدی گرفتم . می خوام از این هفته به بعد،اینجا نویسی  رو مرتب تر کنم و حداقل از نظر زمان به روز  رسانی یه ذره با برنامه تر عمل کنم .از این به بعد روزهای زوج هر هفته ما در این مکان یک پست ِجدید خواهیم نوشت و سعی خواهیم کرد که این ترتیب روزهای زوج را رعایت کنیم تا خدای نکرده به سرنوشت سایر امورمان دچار نشود. ضمن اینکه در جا لینکی یا همون دوست نوشته ها ی این وبلاگ،چند تا وبلاگ جدید اضافه کردم که خوندنشون خالی از لطف نیست .حتما بخونین و حتما براشون کامنت بذارین. اون دسته از دوستانی هم خوب می نویسن و این روزها نمی نویسن،سعی کنن مشکل شون رو با وسعت نواحی زیرین شون حل کنن و نوشتن رو شروع کنند،واسه ی مام از این خالی های وقت نمی شه و روحیه ی نوشتن ندارم و اینا م نبدن،ما خودمون اینا رو کهنه کردیم .اونایی هم که می نویسن و لینک شون تو جا لینکی ِ ما نیس،لینک شون ُ  واسه ما کامنت کنن که بتونیم مرتب بهشون سر بزنیم و به بقیه ی رفقا معرفی شون کنیم
*بارون
در اینکه من بیشتر از هرچیزی، عاشق بارونم ،شکی نیست. همونطور که در اینکه پنجشنبه ها باید بارون بیاد شکی نیست (فکرم که...نمی شه نکرد،اونم توش شکی نیست!!) ولی من هنوز متوجه نشدم این دوستان ِ عزیز ِ سفیدی که دیشب بر مفز و پر و پاچه ی ما اصابت کردند چی بودند؟مصالح ساختمانی؟؟ملات؟؟؟قراره ما خشت بذاریم خدا سیمان؟آیا ؟گفته بودند که قراره زلزله بیاد ولی ظاهرا احتمال وقوع سیل به مراتب بیشتر از زلزله شده!یادم میاد که چند سال پیش دوستان می خواستند باران مصنوعی در ایران ایجاد کنند ، چند روز بعد افغانستان بارون اومد و حدودا یک هفته این بارندگی در کابل ادامه پیدا کرد !حالا این که این تگرگ ها هم حاصل مهندسی همون دوستان هست یا نه،خدا عالمه!

۵ نظر:

  1. چه خوب که قراره روزای زوج بنویسی
    نوشته هات همیشه خوندن داره
    دیدییییییییییییییی اوم موجدات سفیدِ سفتو دیشب
    عالی بوووووووووووود

    کاشکی منم بتونم به نوشتنم یه نظمی بدم و مداومترش کنم

    پاسخحذف
  2. بعدز مدتها خندیدم از خوندن

    عالیییی بود

    پاسخحذف
  3. آورین آوریــــــن

    منم از این به بعد تصمیم گرفتم کامنت بزارم برای ِ پُست هایی که میخونم.. اینم خیلی پشتکار میخواد.. از وقتی گوگل ریدر باز شدم کمتر شده که کامنت بذارم

    خوش به حالتون تگرگ دارید.. ما که نداریم

    پاسخحذف
  4. روزای جمعه چی می شه پس؟

    اینا به کنار امروز لباس پوشیدم به قطر زیاد ،، صب با همون لباس یخ زدم و برگشتنی اشکم از گرما در اومده بود

    یا حق !

    پاسخحذف
  5. تو ام دیگه خیلی بدبینی،همه چی تقصیر مهندسی دوستان که نیست

    پاسخحذف

حالا تو بگو