۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

سیبیلوهای رمانتیک


 نمایی جذاب از حمید،مردی با ریدمان در ابعاد بین المللی
*کرم
حمید باز ریدمان جدید زده!یه کاری کرده که تو تمام محدوده ی مبارک سید خندان،هر کی به هر کی زنگ می زنه گوشی تلفن ما زنگ می خوره! از صبح تا حالا هرچی آقای "ب" زنگ می زنه که با خانوم فشارکی صحبت کنه  ،گوشی ما زنگ می خوره،من با علم به این که نباید گوشی رو بردارم،بر میدارم و آقای "ب" می گه علی جان شما برندار!بذار اونور بردارند!در کرم ریختن لذتی است که در انسانیت نیست. 
*سبیل
با جمع رفقا سیبیل گذاشتیم . دوستان به دلایل شخصی و بنده به دلیل همیشه گی!!یاد انتخابات افتادک که نتیجه دلخواهم را علی رغم سیبیل نداشت و این جدی ترین دلیل بنده برای تقلب  ِبزرگ  ِصورت گرفته در انتخابات بود . امین آقا که با حکم حکومتی سبیل رو زد و رفت، صولتی شکل اون فامیل خوش صدای لس آنجلسیش شده،نژولیک هم که می گه سبب شادی ملی - محلی شده و کسبه ی محل کلی صفا می کنن با چهره ی جدیدش(به قول شاعر:خلوتم را با سیبیل دیشب صفایی بود و بس) .  حالا در باب شانس اوری سیبیل ما در روزهای آتی حتما موارد بیشتری رو خدمتتون عرض خواهم کرد
*چند روایت رمانتیک
اخیرا دارم دوست داشتن رو از رو دست رفقا ی دور و نزدیک یاد می گیرم . یکی که یاد عشق از دست رفته اش می افته و 
گونه هاش ناخواسته خیس می شه و لا به لای اشکاش می خنده که شاید ناراحتیش به من سرایت نکنه . یکی که خطای بزرگ عشق رو راحت تر از همیشه می بخشه . یکی که نگرانه ،یکی که اینقدر زود و زیاد دل بسته که حالا از همه چی می ترسه. یکی که بیست روز اومده مرخصی و هر بیست روزش رو می خواد کنار طرفش باشه حتی برای دو ساعت ِ یک روزش!کلا حس می کنم جو در حوالی ما بسی رمانتیکه!این جَو رو دوست دارم.

۲ نظر:

  1. سيبيل كلآ خيلي خوبه . من نميدونم ما وقت نميه وقت پاره وقت بي وقت كه ميريم خونه اون نادره بي شرف ( سرايدار ساختمون ) اونجا نشسته به سيبيلاي ما بخنده . ديشب نصفه شب بود ديگه دقيقآ كيليد انداختيم رفتيم تو كف پاركينگ داره ميخنده منو ديده يعني ميخواستم دو شقه ش كنم . تصميم گرفتم بيليط بفروشم ديگه تا سيبيلامو ببينن مايه ي نشاط اين لامصبا شده . توي بعد از اين پروژه به فكر سيبيل هيتلريم

    پاسخحذف
  2. آره نزولی جان،من یکیو که کلی شاد کردی

    استعداد تصویر سازیمم داره شکوفا می شه با سبیل تو

    پاسخحذف

حالا تو بگو