۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

قصارات -ورسیون یک



 همیشه دلم می خواست جمله هایی که می شنوم و به دلم می شینه رو یه جا یادداشت کنم .خیلی وقت ها هم این کار رو می کنم ولی بیشتر مواقع یادم می ره. تصمیم گرفتم که این کار خیلی جدی تر ادامه بدم . به هرحال این گفته های ادماس که تصویرشون رو تو ذهن ما،همیشه گی می کنن. اینا برخی از گفته های دوستامه،تو این چند وقت اخیر که الان به ذهنم می رسه،ایشالا بعدا تو پست های دیگه هم  سعی می کنم که حرفای جالب دوستامو به همین شکل بنویسم 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


*خدا کریمه،خوردش هم کلانه (حاج آقا باگز بانی  فاعلی )

*وقتی یه نفر اشتباه می کنه و تو می بینی
در واقع داری با هزینه ی یک نفر دیگه ،یک اشتباه رو تجربه می کنی(مسعود فیت برادر زاده اش)

*طبیعیه که وقتی آدمای خوب دور خودت رو خط بزنی،ادمای عوضی دورت رو می گیرن (آقای گری  صولتی) 

*شعور،اکتسابی نیست!(عمو سیاوش)

*من با همه رو بازی می کنم،واسه همین هم انتظار دارم که دیگران هم با من رو بازی کنن(امین آفا نعنا)


*صاب کار خداس! (حاج آقا باگز بانی فاعلی)

* -من وجود خدا رو باور ندارم،اگه وجود داشت وضع ما اینجوری نبود!
- چرا اینجوری نگاه نمی کنی که اگه وجود خدا رو باور داشتی وضعت اینجوری نبود؟؟(دیالوگ)

* کسی که حسن نیت تو رو قبول نداره ، مطمئناً هر حرکت تو رو بد برداشت می کنه (سارا . شین )

*وقتی اون می تونه راحت بگذره  پشت سرش رو نگا نکنه،طبیعیه منم می تونم بگذرم و فراموش کنم (سپیده .ص)


*اونی که زیلیاردر روزگاره و  همه چی داره  هم خنده ی ما رو دید و دلش نیومد چشممون نزنه!(همشیره)

*درسته که من الان از کاری که کردم خیلی راضی نیستم،ولی اگر نکرده بودم تا اخر عمر با حسرتش زندگی می کردم(هومن -م)


بعد التحریر:
به عمو مجید ِ معصومی: سفارش سه و نیم نصف شب شما رو فراموش نکردم!گذاشتم واسه دو شنبه که روز پیشنهاد هاست!نری بگی سفارش های ما رو هم گذاشت در کوزه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حالا تو بگو