۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

عقاید دنیوی ِ ما

(این عکس با سلیقه ی حاج آقا باگز بانی ِدولت ابادی انتخاب شده است)

از نظر بنده ای که اینجای دنیا نشستم،دنیا مثل یه کافی نت خیلی بزرگه
که امین اقاها و مشتری های زیادتری داره
هر روز مشتری های زیادی داره که همه شون میان و می رن
خیلی هاشون مثل آدم میان و میر ن کاری به کارت ندارن
خیلی هاشون ادمای بی ازاری هستن ولی طرز تفکرشون ازارت می ده
خیلی هاشون اذیتت می کنن،گریه ات رو در میارن و البته دست خودشونم نیس
شاید خودشونم دوست نداشته باشند ولی اینجوری ان
از بعضی ها الکی خوشت میاد و دوست داری الکی بهش حال بدی
اژ بعضی ها هم بی خودی بدت میاد و بی خودی بهش می پری
با بعضی هاشون اینقدر رفیق می شی که باهاشون درد دل می کنی
به بعضی هاشونم اجازه نمی دی بیشتر از جواب سلام بهت نزدیک شن
بعضی ها هم هستن که می رن و دیگه نمیان
و در کنار همه ی اینا،کسان دیگری هستند که
نمی تونی وجودشون رو فاکتور بگیری،یا حذفشون کنی
و چون کنار اونا داری کار می کنی و به وجودشون احتیاج داری
و البته با گذشت زمان به حضورشون عادت کردی
مجبوری خیلی وقتا اشتباهاتشون رو نادیده بگیری 
و حتی گاهی تلاش کنی استعداد های نداشته شون رو هم بارور کنی
و از حس خوب ِ تماشای پیشرفتشون لذت ببری
در کنار همه ی این ادمها،باید موند،گاهی سوخت و همیشه ساخت
همه ی آدما ،از یک با هم بودن متولد می شن
و هیچکدومشون هم به تنهایی به هیچ جای دنیا نمی رسن

وقتی تو قدم به قدم محوطه ی خیریه،نگاه های آشنا رو می بینم
از دوست دانشگاهی تا رفقای اینترنتی ،از تنها نبودن لذت می برم
این احساس با هم بودن رو دوست دارم

۳ نظر:

حالا تو بگو