*
میرم دنبال ح تا کوکی رو ببریم واسه قرص و فلان و اینا
میریم و انوع صداهای گنجشک و گربه رو با موبایل پلی میکنیم تا گربه رو صید کنیم
صید میکنیم و میبریم درمانگاه حوالی سیدخندان
اونجا یه گربه هست که تصادف کرده و ضربه مغزی شده
دلم برای گربهه میسوزه .
قرص کوکی رو میده و برمیگردیم خونه. کوکی میره تو غار تنهاییش
و من میرم خونه
.*
ح قراره مسافرت بره کرمان . روز قبل سفر میرم پیشش
کوکی از من فرار میکنه و میره زیر تخت و حتی با تشویقی
هم خر نمیشه بیاد بیرون . کاراهای بد میکنیم و بعد
اب گلدانها رو عوض میکنیم و بعد کمکش میکنم تخت رو مرتب کنه
کوکس اشتی نمیکنه و منم میرم
*
میریم با دایی به یادمان اقای بنان . من که قبلش خوابیدم میلیمتری میرسم
برنامه مفصل و خوبیه خواننده محبوب زمان نوجوانی من ایرج هم حضور داره
که تو سن 94 سالگی هنوز خوب میخونه یک خواننده جوان اصفهانی هم هست
که اونم خوب میخونه و حتی از استادش علی جهاندار هم بهتر
*
اولین روز تعطیلی و اخرین روز هفته اس. تمام وقت تو خونه ام
از توییت های ح میفهمم که زندگی عاطفیش به مشکل خورده
و دلم میشکنه و برام سواله که چجوری قلبش جای دیگه بود
و اینجوری به من نزدیک میشد. اخر شب میرم برای بچه های صولتی کادو میخرم
از همون جوون باحال اسباب بازی فروش میرزای شیرازی
اخر یه روز میرم باهاش بازی میکنم . مثل دوتا پسر بچه 7 ساله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
حالا تو بگو