۱۴۰۲ مرداد ۱, یکشنبه

طیب

 روزای ماقبل محرم و اخرین ایونتهای فرهنگی

کنسرت مجید سالاری رو داریم. بعد از کار میرم سمت نیاوران

کل پارک ور بالا پایین میکنم وتازه میفهمم فرهنگسرا جای دیگس

برنامه با تاخیر شروع خواهد شد. حراست مرتب ه حجاب مردم تذکر

میده ولی کسی توجهی نمیکنه. همه از گرما کلافه هستند . بالاخره در باز

میشه میریم تو سالن ولی هنوز خبری از سالن اصلی نیست. صدا بردار برنامه دوبار از مردم

عذر خواهی میکنه . درنهایت بعد از یک ساعت و نیم معطلی میریم تو

اجرا بینظیر تر از حد تصورمه . با خودم فکر میکنم کاش اجرای فرداشم بیام

فردا استوری خواننده رو میبینم که زده اجرای یکشنبه لغو شده!

*

پیمان و صولتی صبح روز دوشنبه تصمیم گرفتن سر مسخره ترین

مسله ممکن با هم دعوا کنن . پیمان موبایل و میز رو پس داد و رفت 

صولت هم تصمیم گرفته سه روز رو خودش بیاد سر کار

از شانس خوبش کرایه ها همه واریز  شد کارها طبق روال

پیش رفت و اعصاب من به ارامش نسبی رسید

*

ماجرای ما و ح تمومی نداره . پیوند یه توییت میزنه و با اشاره به ماجرای

بلاک شدنش منو به تفاله دور انداخته شده تشبیه میکنه 

چند روزبعد ح به بهانه تذکربه ارتباط با یه دختر مشکوک بهم پیام میده و من

با شدید ترین لحن ممکن وابش رو میدم . در ادامه چت میکنیم و بهش میگم  میخوام برای

همیشه فراموشش کنم . بعدها تو سرکلش میفهمم که ناراحت بوده


*

بلیت تیاتر میگیرم و با سارا و نژادی و مجید میریم خانه هنرمندان مجید قرار بود

بیاد لب میدون سبلان و چون دیرش شده بود اسنپ میگیره . پارک گربه های زیادی داره

و داستانای زیادی . کافی شاپهای مورد نظرمون د حال تعمیرن . رستورانی میریم که غذا رو با موبایل 

انتخاب میکنیم و سریع میارن . ارا میگه ما چقدر پیریم که یحیوی رو یادمونه

اول نمایش یه پیرمرد با پارچه ترانا بازی میکنه . مجید روخر میکنیم واونم میره روی صحنه

نمایش در مورد طیب هست. بد نبود مجید با خواهرشکه بهمون اضافه شده بود میره

سارا رومیرسونم و میرم خونه

*

جمعه ها با ژینو . عصر جمعه میرم دنبالش . ماشینم رو از صافکاری تحویل گرفتم 

سر تایم مناسب میرسم با ژنو میریم جیگرکی دزاشیپ که حالا خاطرات منو ژینو توش پر رنگ تره

تو چشماش نگاه میکنم که تماما زیباییه . اخر شب به زور میخوام حسش رو بفهمم .لو نمیده 

تا دیروقت بیدارم و با اذر در مورد توییتهای ح حرف میزنیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حالا تو بگو