۱۴۰۰ اسفند ۷, شنبه

جنگ در روزگار صلح



*

حالم خوب نیست. هوا گرم شده و حساسیت فصلیم شروع شده. حساسیت به تنهایی اونقدر ازار دهنده نیست مگر اینکه با ترس کرونا میکس شده باشه. قسمتی از دندون پانسمان شده شکسته .منشی ابله دکتر دهم رو بهم وقت داده که تعطیله. هنوز نمیدونم کی این ماجرا تموم میشه. انقدر روزها خوابم میاد که شبها زود میخوابم و روزها به سختی بیدار میشم . پا دردم گاهی هست و گاهی نیست. احساس افسردگی میکنم. دوست دارم زودتر برسم به قسمت اخر زندگی . تنها چیزی که خوشحالم میکنه اون چیزیه که چند ساله فقط تو رویا میتونم داشته باشمش پرونده داستان عشقی من سالهاست با یک نه قاطع بسته شده

*

تصمیم گرفتم یک ساز دیگه بخرم . به اقای سالاری مسیج میدم . دو پیشنهاد جذاب بهم میده هنوز دو به شگم که بگیرمش یا نه. به استاد به دروغ میگم این ساز رو به صرت دسته دوم میخوام بخرم میگه اگه مفته بگیر. هیچ چیزی تو زندگی اونقدر فت نیست که راحت بشه گرفتش.اگر هم بوده گیر ما نیومده . 

*

اقای راننده ای که هفته قبل از ما بار گرفت علاقه به دادن پول ما نداره .تلفنش رو  هم جواب نمیده. از روی هوشمندش تلفن دیگه ای زاش پیدا میکنم .جواب میده. صاحب کارت هوشمند راننده ای که بار رو برد نیست . قول میده پیگیری کنه. پیگیری میکنه ولی باز هم از پول خبری نیست.چند روز به موش و گربه بازی میگذره . روز اخر صاحب هوشمند میگه من ائن چیزی که از دستم بر میومد رو انجام دادم و خودش رو میکشه کنار . یوهو به سرم میزنه تهدید شون کنم . به صاحب هوشمند میگم اگه ماشین مال تو نیست برم از صاحب ماشین شکایت کنم چون تو همکاری کردی و نمیخوام برات بد شه. یکی دو ساعت دیگه پول تو حسابمه . کی میگه تهدید جواب نمیده

*

جنگ بالاخره شروع میشه و روسیه بی رحمانه اوکراین رو به توپ میبنده همه منتظر شروع جنگ جهانی ان .پیش بینی من اینه که اتفاقی نمی افته. امیدوارم نیفته . توراه برگشتن به خونه دزدگیرم عمل نمیکنه با سوییچ در رو باز میکنم .تا خود خونه دزدگیر آزیر میکشه هیچکس توجه نمیکنه . برام عجیبه چرا کسی به ماشین در حال حرکتی که دزدگیرش داره میزنه توجهی نمیکنه!! مارو باش که امنیت ماشین مون رو سپردیم به این چیزا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حالا تو بگو