۱۳۹۶ مهر ۱, شنبه

اول مهر


از اول مهر خاطره های خوبی ندارم اگرچه مثل خیلی ها 
اونقدری که باید از مدرسه رفتن بدم نمیومد
اولین اول مهر زندگیم ،با پدرم رفتیم مدرسه
تا جایی که یادمه بیشتر بچه ها با مادراشون اومده بودن
ولی از اونجا که مادر باید با خواهر به مدرسه میرفت 
با پدرم به مدرسه رفته بودم . وقتی کلاس بندی دانش آموزها
تمام شد همه دانش اموزها سر کلاس بودند جز من که 
وسط حیاط ایستاده بودم . اسم منو تو لیست نخونده بودن
با پیگیری های پدرم فهمیدم اسم من رو اشتباهی تو لیست 
دانش اموزهای سال پنجم نوشتن!
بقیه اول مهر ها هم تعریفی نداشتن !همه شون یه جورایی 
با استرس همراه بود . شاید برای همین باشه که هنوز و بعد از 
این همه سال به اول مهر که نزدیک میشم استرس میگیرم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حالا تو بگو