۱۴۰۴ شهریور ۲۹, شنبه

درستش میکنم

 صدای گلی رو بعد از مدتها میشنوم . زنگ میزنه و تولد رو با تاخیر تبیریک میگه

ولی خبر ی از همسر محترمشون همچنان نیست 

میذارم به حساب گرفتاری کاریش

شاید تولدش زنگ زدم

شایدم به اس ام اس بسنده کنم

*

روزای کاری طولانی شدن . واکنش من در بابرش؟ کنسل کردن 

کلاس

*

وقت دکتر پوستمیگیرم . کار ماشالا زیاد طول میکشه

تو سر زنون خودمو به دکتر یرسونم . از مطب میام بیرون استقلال

دوتا خورده. 5 تا دیگه هم میخوره تا هفت  یک تموم شه

احتمالا پیمان رو برای تایم زیادی از دست بدیم

صبح که کولر باد داغ میزد 

سر رفتن و نگاه کردن علت گرمای کولر

ناز و نوز کرد. به نظرم حقش بود چنین مصیبتی

*

رضوان میگه اخر هفته بریم بیرون کباب بخوریم

میپیچونمش . میمونم خونه و بازی میکنم واسه خودم

جمعه هم به امید فوتبال که بازی مساوی میشه

نظمم زندگیم به هم ریخته . این هفته درستش میکنم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حالا تو بگو