تصمیم گرفتم چشمم رو عمل کنم
از دکتر جیم وقت میگیرم و بهم میگن صبح شنبه راس ساعت ده کلینیک باشم
با پدر میریم کلینیکتو ترافیک گیر میکنیم
با چند دقیقه تاخیر میرسیم . بعد از چند دقیقه سر در گمی
پذیرش میشم. میرم و نمره چشمم رو مشخص میکنن
و بعد ویزیت قرنیه چشم و بعد عکس از چشم
تصویر برداریش چیز عجیبیه سرگیجه میده
همه چی محیای عمله. میرم تو اتاق و تمام توصیه های قبل از عمل رو انجام نمیدم
دکتر میم قراره عملم کنه . کمی استرس میگیرم پسر لاغری که کارای
پذیرشش رو انجام میده میگه حرف نداره و تازه از کانادا برگشته
عمل ده دقیقه بیشتر زمان نمیبره ولی وسطش دلم میخواد بگم گه خوردم و بلند شم
برم . تموم میشه و نور خیلی اذیتم میکنه
وضوح بالا و پشم ریزونی داره
هشتم مهر من با رفیق 25 ساله خدافظی میکنم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
حالا تو بگو