۱۴۰۲ مهر ۲۹, شنبه

چشم

 تصمیم گرفتم چشمم رو عمل کنم

از دکتر جیم وقت میگیرم و بهم میگن صبح شنبه راس ساعت ده کلینیک باشم

 با پدر میریم کلینیکتو ترافیک گیر میکنیم

با چند دقیقه تاخیر میرسیم . بعد از چند دقیقه سر در گمی

پذیرش میشم. میرم و نمره چشمم رو مشخص میکنن 

و بعد ویزیت قرنیه چشم و بعد عکس از چشم

تصویر برداریش چیز عجیبیه سرگیجه میده

همه چی محیای عمله. میرم تو اتاق و تمام توصیه های قبل از عمل رو انجام نمیدم

دکتر میم قراره عملم کنه . کمی استرس میگیرم پسر لاغری که کارای 

پذیرشش رو انجام میده میگه حرف نداره و تازه از کانادا برگشته

عمل ده دقیقه بیشتر زمان نمیبره ولی وسطش دلم میخواد بگم گه خوردم و بلند شم

برم . تموم میشه و نور خیلی اذیتم میکنه 

وضوح بالا و پشم ریزونی داره

هشتم مهر من با رفیق 25 ساله خدافظی میکنم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حالا تو بگو