۱۴۰۰ شهریور ۲۱, یکشنبه

38



آدمها همیشه روز تولدشون خوشحالن
حتی وقتی که میدونن با گذشت یک سال دیگه 
به سمکت ناتوانی و ناکامی حرکت کردند و یک قدم
به آخر راه نزدیکتر شدن
ما دوست داریم همه چیز رو انتها برسونیم
الا اون چیزی که اسمش رو گذاشتیم زندگی
من هم مثل همه ادمها از مردن میترسم
نه به خاطر عدم آگاهی از انچه که بعد از مرگ به سراغ ادم میاد
من همیشه تو زندگیم از تغییر فرار کردم
چه تغییر مثبت و چه منفی
چه برسه به همچین تغییر بزرگی
من برخلاف بقیه ادمها حس خوبی به روز تولدم ندارم
همونطور که دیگه حس خوبی به عید و تحویل سال ندارم
هیچ وقت نداشتم مگر یه دوره کوتاهی در اواسط دهه سوم زندگی
انگار زندگی برام شده آی فیلم و یک سری داستان تکراری و کسل کننده
امسال 38 ساله شدم. تولد امسال با گلودردی شروع شد که توهم کرونا بود
و با تب و لرز مادر بزرگم که احتمالا اونم توهم کرونا بوده!
برخلاف همه سالها نه در کنار دوستام دورهم جمع شدیم
نه در کنار خانواده! خانواده که هر روزداره کوچکتر میشه
به هرحال این هم یکی از سریالهای ابکی زندگی آی فیلمی منه
اینم تموم میشه.منم تموم میشم. غصه هام هم همینطور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حالا تو بگو