*
پیج دوست پسر ح رو پیدا میکنم . تا حدودی تصواتم در مورد ش درسته
تو روزایی که فکر میکردم ح دوست داره باهام حرف بزنه
بهش به همین بهونه که گربه چرا دست اونه پیام میدم
واکنش بدی میگیرم
خسته ام
*
وسط هفته تعطیلی داریم و خوشحالم
کلاس تعطیله. با مولود قرار میذارم . براش کادو تولد یه
چراغ خواب خوشگل میخرم . شب قبل از قرار ماشال زنگ میزنه و میگه پلاک
یه ماشین اشتباه خورده و بارش خالی نمیشه
با بدختی به کامپیوترش وصل میشم
اصلاح میکنم و میفرستم . لپ تاپم خرابه و لپ تاپ مسعود هم برنامه رو ران نمیکنه
دست به دامن لپ تاپ زهرا میشم و کار انجام میشه . با مولود سگش رو میبریم
دامپزشکی . دکتر سگه اصفهانیه . یه امپول بهش میزنن و میریم برای شام
میریم اکوان و به خاطر سگ مجبوریم بیرون بشینیم . سگ لرز میزنم
از اون روزاس که دلم خونه خودمون رو میخواد
*
با سارا و مجید میریم کافه جز و بعدش سینما
سارا عصبی و کلافه به نظر میاد . ت کافه گپ میزنیم
و بعدش یه فیلم غمناک میبینیم ولی میخندیم . علایم رد دادن
*
جمعه بلیت کنسرت دارم . قبلش فوتباله میشینم و قسمتی از
فوتبال رو میبینم . تو راه ترافیک گیر میکنم و یه خروجی رو
اشتباهی رد میکنم. به اجرا نمیرسم و جاش میرم یه دوری تو خیابونا میزنم
شب میرسم خونه. دپرس و فسرده
به زایده زبانم فکر میکنم. شنبه به خاطرش میرم دکتر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
حالا تو بگو